دانش آموزانی هستند که هوش و استعداد بالایی دارند و این موضوع زبانزد همه افراد فامیل است اما معني هيچ يک از واژگان را نميدانند و حتي نام يکي از نويسندگان آثار موجود در کتاب را به خاطر نميآورند. در امتحان کتبي نيز به اکثر سؤالهاي حفظي پاسخ صحيح نمی دهند. وقتي دليل آن را بپرسيد، به پاسخي تکراري می رسيد که بارها از زبان دانش آموزان شنيدهایم؛ اينکه حافظهام خوب نيست و در درسهاي حفظي مشکل دارم؛ اينکه به درسهاي فهميدني، همين که سر کلاس گوش بدهم و چند تا تمرين در خانه حل کنم، مسلّط ميشوم؛ اما درسهاي حفظ کردني را بايد چندين بار بخوانم و تازه باز معلوم نيست که بتوانم در کلاس يا موقع امتحان، پاسخگوي سؤالها باشم !
چون آن ها معتقدند که نیاز به وقت گذاری نیست و فکر ميکنندکه فقط با هوش تحليلي ميتوانند موفق شوند، اما باید بدانند که
براي بهتر شدن حافظه، هفت گام را باید مرحله به مرحله طي کرد تا در نهايت به نتيجهاي موفقيتآميز رسيد.
گام اول: در گام اول بايد بپذيري که يک بار خواندن کافي نيست. اين واقعيتي است که جز معدودي از نوابغ، هيچ کس با يک بار خواندن يک مطلب، نميتواند آن را در خاطر بسپارد. حتي مطالبي که به آنها علاقهمنديم به مرور زمان از خاطر ما ميرود، چه رسد به مطالبي که به آنها علاقه چنداني نداريم؛ پس خواندن و مرور مستمر، بهترين راه براي به خاطر سپردن مطالب است؛ در ضمن بايد توجه داشت که اگر دانش آموز در يک روز، چندين بار يک مبحث را بخواند، آن مطلب در حافظه کوتاه مدت او تثبيت ميشود و در همان روز يا فرداي آن روز، در خاطرش خواهد ماند؛ اما اگر بخواهدکه آن مطلب، در حافظه بلند مدت او تثبيت شود، بايد در روزهاي متعدد، آن مطلب را مطالعه کند؛ براي مثال، مطلبي را که براي بار اول ميخواند، بايد در طي يک هفته، يک روز در ميان مرور کند، و در هفته هاي بعد حداقل يک بار مروري سريع روي آن داشته باشد تا مطمئن شود که آن مطلب در خاطرش مانده است.
گام دوم: استفاده از يک رژيم غذايي سالم و مناسب، نه تنها براي جسم مفيد است، بلکه براي مغز و حافظه نيز لازم است. طبق نظرات آکادمي عصبشناسي آمريکا، خوردن ميوهها و سبزيجاتي، مثل: توتها، کلم بروکلي، اسفناج، هويج، مرکبات، گوجه فرنگي و سيبزميني، که حاوي ميزان زيادي آنتي اکسيدان هستند، ميتواند توانايي ارتباط سلولهاي مغزي را با يکديگر بالا ببرد و خطر آسيب رسيدن به آنها را پايين بياورد.
توجه داشته باشید که چربيها قادرند حواس ذهني شما را کاهش دهند. پژوهشي در دانشگاه تورنتو نشان داد که مهارتهاي ذهني، مانند: حافظه، هوشياري، تشخيص، فاصله و يادگيري قوانين، در موشهايي که رژيم غذايي با چربي ۴۰ درصد داشتهاند، فروکش کرده است. اين علايم با مصرف چربيهاي اشباع شده تشديد شد؛ زيرا وقتي چربي بالا ميرود، جريان خون کاهش يافته و در نتيجه اکسيژن رساني به اعضاي بدن، از جمله مغز، کاهش مييابد. همچنين افزايش چربي، متابوليسم گلوکز را، که منبع عمده انرژي سلول و تنها منبع انرژي سلولهاي مغزي است، کند ميکند؛ پس تا حد امکان، از مصرف روغنهاي جامد و مواد غذايي سرخ شده، به خصوص چيپس، پرهيز کنید.
از خوردن غذاهاي سس دار نيز پرهيز کنید؛ زيرا بر اساس تحقيقات انجام شده روي عادات غذايي بيش از هشت هزار نفر، استفاده از سسها و غذاهاي سويادار، باعث کاهش قدرت حافظه ميشود. نوشيدنيها کافئیندار نيز به علت دارا بودن موادي به نام «تانن» (اسيد تانيک)، که ٧٥ درصد آهن موجود در بدن را از بين ميبرند، باعث اختلال در حافظه ميشوند؛ زيرا وجود آهن براي عملکرد صحيح حافظه لازم است. به جاي اين مواد، بهتر است که از غذاهاي دريايي استفاده کنيد؛ چون روغن امگا – سه، که در غذاهاي دريايي و گردو وجود دارد، باعث تسهيل ورود جريان خون به مغز ميشود.
گام سوم: ورزش کنید. ورزشهاي قلبي- عروقي، مانع از دست رفتن حافظه ميشود. پزشکان بر اين عقيدهاند که ورزش، گردش خون را در مغز بالا ميبرد و نميگذارد که بافتهاي عصبي مغز با بالا رفتن سن به سرعت از بين بروند. دانشمندان يک مؤسسه تحقيقات بيولوژيکي نيز دريافتند در مغز موشهاي بالغي که تحت برنامه ورزشي قرار گرفتهاند، توليد سلولهاي مرکز حافظه (هيپوکامپ) افزايش داشته است؛ در ضمن، ثابت شده است که انجام حرکات ورزشي دلخواه، چند برابر بيشتر از انجام يک مجموعه از حرکات ورزشي غيرمتنوع، در اين زمينه تاثير خواهد داشت؛ پس به جاي يک گوشه نشستن و بازي با کامپيوتر يا وقت گذراني با تلفن همراه، زمانهايي از روز را به ورزش اختصاص دهید؛ حتي در زنگهاي تفريح، خوب است که به حياط برويد و کمي بدويد يا نرمش کنيد .
گام چهارم: با استفاده از سلولهاي خاکستري مغز و وادار کردن آنها به فعاليت در زمينههاي مختلف، مغزتان را ورزش دهید. با به کارگيري راههاي بسيار ساده ميتوان به رشد و ترميم سلولهاي عصبي و افزايش شاخههاي سلولهاي عصبي (دندريت) کمک کرد. فکر کردن به چيزهاي زيبا و مثبت، يک راه است؛ همچنان که استفاده از کلمات جديد و تجربه مزهها و بوهاي جديد، تغيير مسير هر روزه و رفتن از يک راه جديد، همه باعث ميشود که اعمال شما در کورتکس مغز تجزيه و تحليل شود. کورتکس، عاليترين لايه مغز است و کارهايي را که نياز به درک و تيزذهني دارد، انجام ميدهد. اعمالي که براي ما به صورت عادت در ميآيند، از سطح کورتکس پايين آمده و در بصلالنخاع انجام ميشوند؛ پس با تغيير عادت ميتوانيم کورتکس خود را از بيفعاليتي خارج کرده و از آن کار بکشيم.
گام پنجم: خوب و به موقع بخوابید؛ زيرا با يک استراحت خوب، مغز ميتواند اطلاعات بيشتر و بهتري را به حافظه شما باز گرداند. وقتي خواب هستيد، مغز وظيفه مهم دستهبندي اطلاعات انباشته شده در روز را براي استفادههاي آتي شما دارد؛ بنابراين، اگر خواب خوبي نداشته باشيد، مغز در اين فرآيند درست عمل نکرده و به سادگي اطلاعات خود را فراموش ميکنيد .
گام ششم: براى آماده ساختن حافظه، بين مطالبي که خواندهايد و آنچه که از قبل ميدانيد يا بين مطالبي که در حال حاضر ميخواهيد به خاطر بسپاريد، ارتباط و تداعي معاني برقرار کنید؛ مثلاً براي به خاطر سپردن آثار دکتر اسلامي ندوشن، ميتوان اين جمله ساده را ساخت: «روزها، جام جهان بين ندوشن از آواها و صفير سيمرغ خبر ميدهد !»؛ يا ميتوانيد از روش سر واژه سازي استفاده کنيد و با مجموعه آثار يک شاعر يا نويسنده، يک کلمه خاص بسازيد؛ در واقع، تداعى معانى آگاهانه و کنترل شده، دقيقاً همان حافظه تربيت شده و قابل کنترلى را ايجاد مىکند که به دنبال آن هستيد.
گام هفتم: «ريلکسيشن» ميتواند در به خاطر آوردن مطالب، به خصوص وقتي دچار اضطراب شدهايد، بسيار مفيد باشد. براي ريلکسيشن، لازم است که چشمهايتان را ببنديد و بدنتان را به ترتيب از سر تا نوک انگشتان پا آرام و رها کنيد. ماندن در حالت ريلکسيشن ميتواند بين ۳ تا ۱۰ دقيقه به طول انجامد. دقت کنید که در اين مدت، قرار نيست که بخوابيد؛ بلکه اعضاي بدن و ذهنتان، بايد آرام و رها شوند تا بتوانيد مطالب آموخته شده را بهتر به خاطر بياوريد يا براي فراگيري مطالب جديد آماده شويد.